هنر ابزار بیان است. جهان غرب را که جستجو کنیم قبل از سده ۱۵ میلادی کلمه لاتین artem که همان ریشه ی art انگلیسی است معنایی جز مهارت عملی نمی‌داده و از آن پس هم معنایی شبیه قالب انتقال معنا گرفته و حال هم هنر! هنر در ساحت اول خود ابزار است یعنی به خودی خود موضوع نیست بلکه موضعی است که برای هدفی که آن هم بیان اندیشه است که برای انتقال نیازمند صورتمند شدن بوده و حال شکل یافته در یکی از هنرها و قابل درک است. با این نگاه منطقی است که هنر را در دوران کلاسیک نیز جستجو کنیم. هنر مهارتی است برای انتقال اندیشه و هنرمند فردی است ماهر و پیشه ور. یونانی ها این افراد ماهر را در هفت دسته می دیدند که هر یک به نوعی و با شکلی۱ ایده های خود را بیان می‌کردند. پس هنرهای هفتگانه به وجود آمد. اما چه شد که معماری هم در میان آن ها جا خوش کرد؟ ریشه یونانی کلمه را که جستجو کنیم معنایی حول ’حرفه‌ی ساخت‘ به دست می دهد. اما ساختِ چه؟ به خود بیاییم از معماری یونان چه می‌شناسیم؟ خانه هایی که آتن پیش از میلاد را پر‌ کرده بود یا تپه آکروپولیسش را؟ حقیقت آن است که تعریف یونانی‌ها از معماری منحصر به ساخت معابد و ساختمان های پیرامونیش بود و بس و معابد هم تجلی‌گاه اندیشه های طبقه اشراف جامعه. همان‌ها که خود را انسان می‌خواندند و بقیه هم لاجرم بربر بودند. پس بدیهی است که معماری هم در این تقسیم بندی باید هنری باشد از هنرها. ابزاری باشد از ابزاری های بیان. بیان این اندیشه های طبقه حاکم که خود را با ’شهرهای برافراشته‘۲ به رخ می‌کشد.
اما حال که من این نوشته می نویسم در آپارتمانی نشسته ام که در زمینی کوچک جا خوش کرده و اصلا هم برافراشته نیست. شهر من البته از این گونه خانه‌ها بسیار دارد که آن‌ها را هم ( خوشبین اگر باشیم) معمارانی ساخته اند که طبق حکم ارسطو هنرمندانی بودند. اما این هنرمندان کدام اندیشه خود را در این قوطی کبریت ها جا داده اند؟ منِ مخاطب ( وکاربر) کدام ایده را از طریق این فضا درک می‌کنم؟ حقیقت آن است که معماری، امروز چه مجموعه های بزرگ حکومتی بسازد و چه آلونک هایی از این قسم حرفه ای نیست جز شناخت محدودیت ها چاره‌جویی برای آن‌ها حال اگر ته مانده‌ای هم ماند به عرصه هنرنمایی معمار می‌رسد. خلاقیت دیگر این نیست که از دیدن کنگر روییده بر قبر دوشیزه ای ستون کرنتین خلق کنیم بلکه انتخابِ کارآمدترین راه برای دور زدن محدودیت عملی است خواه کِنِسی کارفرما باشد خواه غناسیِ زمین. معماری بیش از آن که هنری زیبا باشد طراحی است چراکه هرچه در این چند سطر‌ اخیر گفتم تعریف طراحی بود. معماری هنر نمی‌‌‌باشد.

۹ مرداد ۹۷


پی‌نوشت:

۱. form

2. acropolis‌